سخن شعر گاهی شعری را می سرایم و از درون دل سخنی می گویم ...که او رفت درباره وبلاگ چهارشنبه 88 آذر 25 :: 7:50 صبح :: نویسنده : امید ارجمندی
آشنا یان درد من درمان کنید دشمنی ازمن ! شما را دوستی شک نمودن در کلام و در عمل رنگ ورویم رنگ و روی آدم است ما دو روزی بیش وکم با هم شدیم خوشه هر میوه گر شیرین نشد دست در دست هم ارید و همه خاک پای دوستان باشیم و بس من امیدم دست در دست شما کرد حافظ این نصیحت را به ما
من در این کلبه خوشم نطامى گنجوى د ر هفت پیکر مى فر ماید چرا از عشق می گوئی و معشوقم تو ننمائی چرا خود خوابی و من را به بیداری کنی دعوت چرا معشوقه ام را جلوه ای دیگر تو میسازی بدان از رنگ خونش پرچمی از عشق میسازی
موضوع مطلب : پیوندهای روزانه لوگو آمار وبلاگ
|
||