سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
سخن شعر
گاهی شعری را می سرایم و از درون دل سخنی می گویم ...که او رفت
درباره وبلاگ


زنبور درمانگرم - عاشق طبیعت و طبیعت گردی کاشف گمنام یک داروی برجسته که در قالب قطره طلائی شگفتی می آفریند در مورد بیماری ها
یکشنبه 89 آبان 16 :: 10:32 عصر ::  نویسنده : امید ارجمندی

  

حرف اول


 موتور جستجوی شعر پارسی


 
گنجور

دیوان کبیـر ( مولانا)

از مدرسه تا خیابان !

خوش خط و خال کشیدم به قلم نقش رخت ...که بدانی چه کشیدم من از آن شهد لبت

گردش به سمت افول..!

سوز دل

گل صاحب جما ل ...‌( نقد میدانی))

عا قبت کار چنین خواهد شد...!

شب تا ر یا گیسوی یار ..!

خزان روی برگها قدم می زند!

اخگرین شعر من چه دلگیر است ..تن من تا ابد زمین گیر است

مصوبه جدید نرخ شعر
http://www.shereno.com/4466/7157/115344.html

خوایهای پریشان!
http://www.shereno.com/4466/4461/114905.html

مشق شب !
http://www.shereno.com/4466/4182/114719.html
گهی خنده ! گهی گریه!..
http://www.shereno.com/4466/4182/114383.html
بم
http://www.shereno.com/4466/4182/113469.html
رویا...
http://www.shereno.com/4466/4745/113222.html
پرسش...؟

 

 http://www.shereno.com/4466/4182/112993.html
باید از نو

http://www.shereno.com/4466/4745/112862.html

(بالبداهه’تاسوعا)
http://www.shereno.com/4466/4182/112608.html

خا طره کودکی ام
http://www.shereno.com/4466/4182/112429.html

در د بی درمان
http://www.shereno.com/4466/4461/112331.html

تهران در بستر بیماری!
http://www.shereno.com/4466/7157/111993.html


به همین سادگی
http://www.shereno.com/4466/7157/111613.html

یک لحظه  گناه

http://www.shereno.com/4466/4182/111483.html

من ایستاده در نگاه سکوت
فریاد خشک علف های مزرعه
روبروی چشم بز
با داس مادر بزرگ آشنا
سلمانی کنار کوچه
با کیف پاره و سرک کشیدن قیچی
پیشبند چرکیش تکانی خورد

پدر بزرگم بود!

(آخه فرداشب
توی ده کناری
عروسی !عروسی!)

...که دست بر صورت می کشید
و لبخند رضایت مادر بزرگم
که چند روز دیگر
خشونت زبری صورت بابا علی
با زمین سازش خواهد داشت ؟

ای جوانی که یادت بخیر !
فردا چمعه است...!

 محرم

http://www.shereno.com/4466/4182/111314.html

http://www.sherenab.net/Pages-View-623.html

 سروده زیبائی از دکتر  باستانی پاریزی
باز شب آمد و شد اول بیداری ها
من و سودای دل وفکر گرفتاری ها

شب خیالات و همه روز تکاپوی حیات
خسته شد جان و تنم زین همه تکراری ها

در میان دو عدم این دو قدم راه چه بود
که کشیدیم در این مرحله بس خواری ها

دلخوشی ها چو سرابم سوی خود برد ولی
حیف از آن کوشش و طی کردن دشواری ها

نوجوانی به هوس رفت و از آن بر جا ماند
تنگی سینه و کم خوابی و بیماری ها

سرگذشتی گنه آلود و حیاتی مغشوش
خاطراتی سیه از ضبط خطا کاری ها

کورسویی نزد آخر به حیات ابدی
شمع جانم که فدا شد به وفاداری ها
بیدارم نکن
http://www.shereno.com/4466/7157/111185.html

http://www.sherenab.net/Pages-View-605.html
مرگ ابلیس
http://www.shereno.com/4466/4745/111066.html

حکایت (خر)
http://www.sherenab.net/Pages-View-566.html
    

 عاشقانه
http://www.shereno.com/4466/4182/110873.html
علاج درد مرا بوسه ای دوا نکند
کویر تشنه دلی را نمی روا نکند

اگر چه موج گمشده ام در میان دریایت
به قبله گاه رخت ساحلی سوا نکند

قدم چو ساحل من می نهی خرامان نه
هزار جرعه بنوشم یکی  شفا نکند

نگاه گرم سحر می دمد ز جلوه صبح
چو شبنمی که برگ گلی را دمی رها نکند

منم حسود وتشنه دیدار تاب گیسویت
چه نا له ها که کشیدم یکی صدا نکند

بهار عشق من ای آرزوی تنهاپی
شکست شیشه روحم ِشرر به پا نکند

تو دست ساده دل را به آشنا نسپار
چو سنگ به شیشه زنی وفا نکند

امید باده ننوشد ز دست هر غیری
که با کجی و غیر دل صفا نکند
 
 

شب
http://www.shereno.com/4466/4182/110287.html
 کسی نیست تا شب را
از واژه تاریکی رهائی بخشد؟
شب و صداقتش
شب و محبتش
شب و آرامشش
شب و سکوتش
شب و صبرش
شب و دلربائیش
شب و مهتابش
شب و سحر گاهش
شب و کلام آخرش
شب و...انتظارش
چند شب دیگر این واژه کنار می رود؟

طور

http://www.shereno.com/4466/4182/110122.html

http://www.sherenab.net/Pages-View-480.html

لبم خشکیده ای یاران سرم هم در گریبانست
توان گفتنم هر گز زبان در کام زندانست

شاید

http://www.shereno.com/4466/4745/110082.html

http://www.sherenab.net/Pages-View-421.html
شاید گنه ام همین یکی باشد وبس
دیوانگی ام همین یکی باشد وبس

مستی
http://www.shereno.com/4466/4182/109706.html

http://www.sherenab.net/Pages-View-411.html
نوشم آن باده که از دست توام مستی داد
نزنم تیشه به دستی که چنین هستی داد

من ازآن خمره بنوشم که شرابش ناب است
ای دریغا که بجز دست تو را دستی داد

ساقی و میکده وجام می و باده چه خوش
نکنم ترک من این خانه که دل بستی داد

مرحبا بر تو که با باده نشینان گردی
نه چو تزویر نشینان که بد مستی داد
باورم کن

http://www.shereno.com/4466/4745/109521.html
گندم دیم مرا قطره بارانی نیست
فکر آذوقه چرا توشه آسانی نیست
...........
می خواهم سیزه های سفره هفت سین را
با نیت همیشگی...
دور نریزم...
نیازمندشان خواهم شد!
آینه...
سکه...
سنجد...
سمنو ...!
....!
و حالا سماق...!

گناه
http://www.shereno.com/4466/4182/109009.html

وقتی خاطره های با تو بودن را تنفس می کنم
دست هایم را آلوده به گناه نمی بینم

چون دوست داشتن را تو به من آموخته ای

پس چرا سکوت ؟

پنجره را باز کن !

از فرار نفس هایت نتر س!

آنها را غیر من کسی تنفس نخواهد کرد!

به طول موج بیندیش!

گیرنده های بو یاپی من ماهواره ایست!

((دوست داشتن را تو به من آموخته ای)) 


حصار زمین

http://www.shereno.com/4466/4310/108919.html

گالیله زمین را محصور کرد
حصارش را برداشتند!
نیوتن در آن درخت سیب کاشت
ثمرش را نچید!
اینشتن از راه رسید!
تا این باغ را شخم بزند!
تا غرق گلهای ارغوانیش کند!
غریبها رسیدند !
اینشتن از غصه مرد!
غریبه ها و اشک تمساح!
گفتند :
(( دیگران کاشتند وما خوردیم...ما میکاریم..!))

 

قد بلند(سروده ای از امید)
http://www.shereno.com/4466/4310/108732.html

اشکال از بلندی قدم بود!
نه از کوتاهی لباس!
..........................
کت و شلواری خرید م بس قشنگ
ظاهرش زیباو رنگ پوست پلنگ

چونکه پوشیدم تن اندازه نبود
خنده ها از خانه باریدن نمود

رفتم و خیاط گفتم حال را
پول بستاندی چه دادی مال را؟

گفت آن خیاط دانشمند وداد
صبر باید کرد تا گردد گشاد

گر نشد قد تو را شلوار سایز
کن تو کوتاه قد خود باآن بساز

آمد آن ضرب المثل بر خاطرم
خط بطلانی زدم  بر پیکرم
............................
(( صد بار گز کن یک بار پاره))
 

((خبر فوری))  

هنگام سفر رسیده یاران
انسان به خطر رسیده یاران
دستی به دعا بسوی بالا
اینگونه خبر رسیده یاران

ملاقات من  با  خدا و شکایت از(( هارپ))
و در پشت پرده  هارپ  ...سکوت

 


اخگرین شعر من چه دلگیر است........تن من تا ابد زمین گیر است

پرواز بی جهاز بگوئید  این سزاست
گر افتراست  کمی سخت بی صدا ست

گفتم نمی روم که دلم شور میزند
گفتند حکم دراین است  باخداست

چشمم به در که درآید پدر درون
افسوس ای دل (غافل) شب عزاست

دیروز مادرم زدردش نوشته بود
شایدکه رفتم ودیگرچنین رضاست

باور ندارم که برادر نیا مده
وه خدای من سراو هم زتن جداست

آنجاکه اخگرآهن وبیداد راه ما ست
وجه الکفاله؟ چنین ظلم بمارواست؟

 

خزان روی برگها قدم می زند
http://www.shereno.com/file.php?id=116288




موضوع مطلب : زندگی, عشق, گا لیله, نیوتن, بوسه
1   2   >